چالش ها از اتفاقات جالب و دوست داشتنی دنیای بلاگرهاست از نظر من :)

چالش جدیدی به راه افتاده که استارتش را آقای گوهری زده

شرکت میکنیم ما هم :))

چه زمانی بیشتر از همیشه خوشحال بوده‌اید؟

آن غروبی که پدر سوپرایزطوری در خانه را باز کرد و من کامپیوتر دار شدم :))

بزرگ‌ترین ترس‌تان؟

آینده

اولین خاطره‌ای که در ذهن‌تان هست؟

دو ساله بودم...مرا به آرایشگاه بردند تا موهایم را کوتاه کنند...اما در آخر من پیروز شدم و موهای کوتاه نشده ام :)) 💪

کدام انسان در قید حیات را بیش از بقیه تحسین‌ می‌کنید و چرا؟

مهندس را...او همیشه در حرکت است و تلاش و تکاپو و امید از جدا نشدنی های زندگی اش...

چه خصلتی در خودتان می‌بینید که به نظرتان تاسف‌آور است؟

زودرنج بودن های گاه گاهی ام شاید...

گران‌بهاترین مایملک‌تان؟

خودم :|

دوست دارید کجا زندگی کنید؟

یک خانه که پشتش جنگل باشد و مقابلش دریا...جایی که بتوانم تنها طبیعت را بشنوم...

بزرگ‌ترین قدرتی که مایل بودید می‌داشتید؟

کاش می توانستم جهان را از این وحشی گری ها نجات دهم...

چه چیزی افسرده‌تان می‌کند؟

به چیزی که می خواهم نرسم.

به خاطر چه چیز به والدین‌تان مدیون هستید؟

همین نفس را اگر نبودند نداشتم...زندگی ام را مدیونشان هستم...

عطر مورد علاقه‌تان؟

عطر تن نوزاد...

کلمه محبوب‌تان؟

الله

کتاب مورد علاقه‌تان؟

بار دیگر شهری که دوست می داشتم...البته که انتخاب یکی سخت است...تمام آنچه خواندم علاقه ام است :)

بدترین چیزی که کسی به شما گفته؟

(اون اولا فکر کردم از این دخترایی هستی که هزارتا دوست پسر دارن) و خب...معذرت خواهی بزرگی هم پشتش بود.

دوست داشتید بیشتر به چه کسانی می‌گفتید متاسفم و چرا؟

به آن حلزونی که ندیده بودمش و رفت زیر پایم...چون او هم حق زندگی داشت...

گناه‌آلودترین لذت‌تان؟

:|

عشق شبیه چیست؟

باران...

به جانت که ببارد هم آرام می شوی...هم پاک...

شده به کسی بگویید «دوستت دارم» و دوستش نداشته باشید؟

خیر..."دوستت دارم" قداست دارد...نباید به هرکسی گفت!

بزرگ‌ترین ناامیدی‌تان؟

رتبه ی تک رقمی کنکور...که نمی شود بشود :))

اگر می‌توانستید گذشته‌تان را اصلاح کنید، چه چیزی را تغییر می‌دادید؟

آن دو-سه سالِ غیر اول کودکی ام را...

اگر می‌توانستید به زمان گذشته برگردید، به چه زمانی می‌رفتید؟

بازگشت به گذشته چندان برایم خوشایند نیست لیک...

 دوست داشتم شده یک روز زندگی در دوران پادشاهی کوروش را تجربه کنم...

آخرین بار چه زمانی و چرا گریه کردید؟

نیمه تیر ماه امسال...مرگ عموی مادرم...

چطور آرام می‌شوید؟

تنها باشم...نسکافه...یک موزیک بیکلام(پیانو یا گیتار)

چه چیز به‌خصوصی کیفیت زندگی‌تان را بهتر می‌کرد؟

سرمایه ی بیشتر...

از نظر خودتان، بزرگ‌ترین دستاوردتان چیست؟

انسان بودن به معنای واقعی کلمه

شب‌ها چه چیزی بیدارتان نگه می‌دارد؟

افکار تلخِ غوطه ور در ذهنم...حتی این وب

دوست دارید در مراسم خاکسپاری‌تان چه آهنگی نواخته شود؟

سمفونی سکوت مرگ خودش یک آهنگ است

مایلید چطور در ذهن دیگران باقی بمانید؟

بگویند انسان بود و مهربان...

بهترین درسی که از زندگی آموختید؟

همه چیز می گذرد و به مرور زمان در یادخانه ی ذهن آدمی کمرنگ می شود...

حتی مرگ عزیزان...

حتی نابودی آمال و آرزوها...

همین حالا دوست داشتید کجا بودید؟

درست مقابل صحن و سرای نورانی آقایم رضا(ع)

یک جوک به ما بگویید.

مردی بهم می گفت:خدایی وجود ندارد...